English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (7196 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
money income U مزد و حقوق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
emolument U معونت حقوق
emoluments U معونت حقوق
accession U الحاق حقوق
subsidy U حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
compensation U حقوق و مزد
compensations U حقوق و مزد
increment U افزایش در حقوق توسعه
increments U افزایش در حقوق توسعه
trust U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
real U ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول
vindication U استیفای حقوق
salaries U حقوق
salaries U حقوق دادن
salary U حقوق
salary U حقوق دادن
payroll U لیست حقوق صورت پرداخت
payroll U لیست حقوق
withholding tax U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding taxes U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
strike pay U حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
barrister U حقوق دان
barristers U حقوق دان
infamous U محروم از حقوق مدنی ترذیلی
equities U تساوی حقوق
equity U تساوی حقوق
bill of rights U اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of rights U اعلامیه حقوق
bill of rights U منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
pay U حقوق ماهیانه اجرت
pay U حقوق
paying U حقوق ماهیانه اجرت
paying U حقوق
pays U حقوق ماهیانه اجرت
pays U حقوق
copyright U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
encroachment U تخطی به حقوق دیگران یا سرزمین دیگران
encroachments U تخطی به حقوق دیگران یا سرزمین دیگران
occupation U حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
occupations U حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
human rights U حقوق بشر
stipendiaries U حقوق بگیر
stipendiary U حقوق بگیر
account U کلمه رمز و حقوق دستیابی به شبکه یا سیستم Online
common law U حقوق عرفی
common law U حقوق غیرمدون
common-law U حقوق عرفی
common-law U حقوق غیرمدون
report U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
publicist U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicists U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
injunction U دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunctions U دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
feminist U طرفدار حقوق زنان
feminists U طرفدار حقوق زنان
denationalised U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizing U از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
ostracised U از حقوق اجتماعی محروم کردن
ostracises U از حقوق اجتماعی محروم کردن
ostracising U از حقوق اجتماعی محروم کردن
ostracize U از حقوق اجتماعی محروم کردن
ostracized U از حقوق اجتماعی محروم کردن
ostracizes U از حقوق اجتماعی محروم کردن
ostracizing U از حقوق اجتماعی محروم کردن
vindicate U استیفای حقوق کردن
vindicated U استیفای حقوق کردن
vindicates U استیفای حقوق کردن
vindicating U استیفای حقوق کردن
law U حق حقوق
law U حقوق عدالت
law U حقوق
law U علم حقوق
laws U حق حقوق
laws U حقوق عدالت
laws U حقوق
laws U علم حقوق
penal code U حقوق جزا
penal code U مجموعه حقوق کیفری
penal codes U حقوق جزا
penal codes U مجموعه حقوق کیفری
raise U ترقی دادن اضافه حقوق
raises U ترقی دادن اضافه حقوق
breach U تجاوز به حقوق دیگران
breached U تجاوز به حقوق دیگران
breaches U تجاوز به حقوق دیگران
enfranchise U حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchised U حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchises U حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchising U حقوق مدنی اعطا کردن به
exhibition U نمایشگاه حقوق تقاعد
exhibitions U نمایشگاه حقوق تقاعد
Other Matches
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum U قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay U ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues U حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
jus U حقوق
rights U حقوق
pay check U چک حقوق
stipends U حقوق
stipend U حقوق
civil U حقوق
duties U حقوق
jurisprudence U حقوق
civil rights U حقوق اجتماعی
sources law U منابع حقوق
civil law U حقوق مدنی
constitutional law U حقوق اساسی
conjugal rights U حقوق زناشویی
statutory U حقوق مدون
salary increase U اضافه حقوق
civil rights U حقوق مدنی
conjugal rights U حقوق زوجیت
criminal low U حقوق جزا
criminal law U حقوق جزا
criminal low U حقوق جنایی
custom duties U حقوق گمرکی
customs duties U حقوق گمرکی
salary increase U افزایش حقوق
wage earners U حقوق بگیران
substantive law U حقوق ذاتی
comparative low U حقوق تطبیقی
comparative law U حقوق تطبیقی
basic pay U حقوق اصلی
basic pay U اصل حقوق
wage bill U لیست حقوق
take-home pay U حقوق خالص
administrative law U حقوق اداری
woman's rights U حقوق نسوان
written laws U حقوق مدون
breach right U تجاوز به حقوق
business law U حقوق تجارت
due U سر رسد حقوق
commercial law U حقوق تجارت
civil low U حقوق مدنی
underpay U کم حقوق دادن
vindication of rights U استیفای حقوق
civi law U حقوق مدنی
child law U حقوق کودک
annuitant U حقوق بگیر
keelage U حقوق بندری
municipal law U حقوق داخلی
natural law U حقوق طبیعی
jus gentium U حقوق ملتها
jus cipile U حقوق مدنی رم
jus cipile U حقوق مدنی
jurisprudent U حقوق دان
jurisconsult U حقوق دان
old age pension U حقوق بازنشستگی
islamic law U حقوق اسلامی
pay order U سندپرداخت حقوق
indisputable rights U حقوق ثابته
l.l.d U دکتر در حقوق
labour law U حقوق کار
law faculty U دانشکده حقوق
maritime law U حقوق دریایی
marital rights U حقوق شوهری
matrimonial rights U حقوق زناشویی
leave with pay U مرخصی با حقوق
school of law U دانشکده حقوق
lawfaculty U دانشکده حقوق
law of treaties U حقوق معاهدات
law of the staple U حقوق تجارت
money list U لیست حقوق
law of obligations U حقوق تعهدات
pay roll U لیست حقوق
law merchant U حقوق تجارت
indefeasible rights U حقوق پا برجا
personal right U حقوق فردی
personal right U حقوق شخصی
public law U حقوق عمومی
quayage U حقوق بندری
regular salary U حقوق دائمی
droppage U کسر حقوق
regular salary U حقوق ثابت
detention of pay U ضبط حقوق
retired pay U حقوق بازنشستگی
retiring pension U حقوق بازنشستگی
rights of throne U حقوق سلطنت
customs tariff U حقوق گمرکی
customs dutios U حقوق گمرکی
property rights U حقوق مالکیت
private law U حقوق خصوصی
import duty U حقوق واردات
philosophy of law U فلسفه حقوق
harbour dues U حقوق بندر
half pay U حقوق ناتمام
gentlemen of the robe U حقوق دانها
gentleman of the long robe U حقوق دان
theory of law U فلسفه حقوق
full pay U حقوق تمام
political rights U حقوق سیاسی
foreign law U حقوق خارجی
family law U حقوق خانواده
faculty of law U دانشکده حقوق
preventive justice U حقوق تامینی
export tariff U حقوق صادرات
export charge U حقوق صادرات
He was put on trial. U او محاکمه شد. [حقوق]
customs duty U حقوق گمرکی
import charge U حقوق واردات
import tariff U حقوق واردات
export duty U حقوق صادرات
jurisprudence U حقوق الهی
salaried U دارای حقوق
salaried U حقوق بگیر
enfranchisement U اعطای حقوق
pension U حقوق بازشنستگی
pensions U حقوق بازشنستگی
jurisprudence U فلسفه حقوق
in my presence U در حضور من [حقوق]
asylum law U حقوق پناهندگی [قانون]
nonpay status U وضعیت قطع حقوق
payroll system U سیستم پرداخت حقوق
Deprivation of ones civil rights . U محرومیت از حقوق مدنی
pay records U پرونده لیست حقوق
well paid employees U کارمندانی که حقوق خوب
out law U از حقوق بی بهره کردن
pay order U لیست پرداخت حقوق
pay day U روز پرداخت حقوق
payroll tax U مالیات بر مزد و حقوق
hearing of evidence U شنوایی گواهی [حقوق]
plea bargain U توافق مدافعه [حقوق]
to execute somebody U اعدام کردن [حقوق]
money list U لیست پرداخت حقوق
taking of evidence U شنوایی گواهی [حقوق]
pay roll U لیست پرداخت حقوق
payroll program U برنامه پرداخت حقوق
pensionary U حقوق بگیر مزدور
student of law U شاگرد دانشکده حقوق
frame agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
to study for the bar U درس حقوق خواندن
to study for the bar U تحصیل حقوق کردن
basic agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
transmissable rights U حقوق قابل انتقال
master agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
skeleton agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
sole selling right U حقوق فروش انحصاری
outline agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
nationality [citizenship] U ملیت [حقوق] [سیاست]
citizenship [status of a citizen] U ملیت [حقوق] [سیاست]
alimony suit U ادای نفقه [حقوق]
fornication U زنا [دین] [حقوق]
preferential duties U حقوق گمرکی امتیازی
presence [of somebody] U حضور [کسی] [حقوق]
regular payment of salaries U پرداخت حقوق بطورمرتب
publicijuris U مربوط به حقوق عمومی
wages tax U مالیات مزد و حقوق
profits a prendre U حقوق ناشی از مزارعه
well paid U دارای حقوق کافی
Cash is in short supply these days . U از حقوق ماهانه ام کم کنید
custom U حقوق گمرکی گمرک
pay-day U روز پرداخت حقوق
countervailing duty U حقوق گمرکی جبرانی
freeman U دارای حقوق مدنی
pay-days U روز پرداخت حقوق
salaried U کارمند حقوق بگیر
dutiable U مشمول حقوق گمرکی
pensions U حقوق بازنشستگی پانسیون
duties free U معاف از حقوق گمرکی
duty free U بخشوده از حقوق گمرکی
duty free U فاقد حقوق گمرکی
pension U حقوق مستمری گرفتن
entitle to civil rights U متمتع از حقوق مدنی
pension U حقوق بازنشستگی پانسیون
exterritoriality U حقوق برون مرزی
freemen U دارای حقوق مدنی
attainder U محرومیت از حقوق مدنی
bill of human rights U اعلامیه حقوق بشر
declaration of the rights of man U اعلامیه حقوق بشر
civi rights U حقوق وامتیازات مدنی
civic d. U محرومیت از حقوق کشوری
civil death U محرومیت از حقوق مدنی
civil degradation U محرومیت از حقوق مدنی
back pay U حقوق عقب افتاده
extraterritoriality U حقوق برون مرزی
import surcharge U حقوق گمرکی اضافه
pension U حقوق بازنشستگی یا تقاعد
drawbacks U استرداد حقوق گمرکی
infringement on others rights U تخطی به حقوق دیگران
infringer U متخطی به حقوق دیگران
jus postliminii U قانون استعاده حقوق
international law U حقوق بین الملل
drawbacks U برگشت حقوق گمرکی
countervailing duties U حقوق گمرکی جبرانی
jurists U متخصص حقوق خصوصی
Recent search history Forum search
1کارشناس حقوق ثبت اسناد و املاک-مشاور امور ملکی و ثبتی وقیمت گذاری -
1her teaching won't pay enough to send me to law school.
1i was in the middle of a thick law book
1Country pumkin
1In dubio mitius
0روش حقوقی حل و فصل اختلافات
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com